صحبت از جلسه قرآنی است که دو کودک سیزده و دهساله با پشتیبانی مادر به راه انداختهاند و اکنون پس از 25سال برپایی، جوان برومندی شده است که همه مشهد و جهان اسلام آن را میشناسند. دورهمی قرآنی که در ته یک کوچه بنبست راهگشای بسیاری از قرآندوستان شده است تا در مسیر این کتاب آسمانی قدم بگذارند.
سال1376 مصطفی و محسن، دو پسر خانواده حسنیکارگر که قرآن را از کودکی و از جلسات قرآن مادر و مادربزرگ به یادگار داشتند، به مادر پیشنهاد کردند که روزهای جمعه با دیگر دوستانی که در همایشهای قرآنی با آنها آشنا شدهاند، یک جمع دوستانه راه بیندازند. مادر استقبال کرد و خانه را مهیا کرد تا با حضور هشت نفر دیگر، این دورهمی دوستانه قرآنی برقرار شود.
مجلس خیلی زود جان گرفت و شلوغ شد، تا جایی که در جلسات نزدیک به دویست نفر شرکت میکردند
چند ماه گذشت و جلسه خصوصی بچهها عمومی شد و با استقبال اهالی قرآن روبهرو شد. آن زمان پسر بزرگتر، جواد، نیز در گرداندن جلسه به بچهها کمک میکرد. مجلس خیلی زود جان گرفت و شلوغ شد، تا جایی که در جلسات نزدیک به دویست نفر شرکت میکردند.
اکنون این جلسه در جامعه قرآنی کشور معروف است و بسیاری از قاریان سرشناس و استادان بهنام قرآنی در آن شرکت میکنند. این نشست خانگی قرآنی کسانی را به خود دیده است که از کودکی تا جوانیشان را در آن گذراندهاند و اکنون با کودکشان در آن شرکت میکنند. از برکات برپایی این مجلس تربیت شاگردان و استادان مطرح قرآنی در سطح جهانی است.
روزهای جمعه خانه حسنیکارگر با قرآن مأنوس است. هر روز جمعه بساط مهمانان قرآنی پهن میشود و از زمان شروع تاکنون تعطیلی نداشته است. 25سال برگزاری مستمر یک مراسم و گذشتن از سفر و مهمانی و دورهمی در این مدت طولانی به همین راحتی نیست. 25سال وقف جمعهها و در خدمت قرآن بودن جان آنها را با قرآن آمیخته است.
حتی وقتی مراسم عروسی جواد در روز جمعه برگزار شد، مصطفی و محسن در خانه ماندند و مجلس قرآنی را برقرار کردند. هیچ اتفاقی در این سالها مانع این عشق نبوده است. حتی شهادت محسن نیز جلسه را به تعطیلی نکشاند. روزهای کرونایی تنها عاملی بود که خانواده حسنیکارگر را مجبور کرد تا این جلسه پرشور را بار دیگر خصوصی برگزار کنند. البته اکنون دوباره در این خانه قرآنی به روی همه علاقهمندان باز شده است تا بهانه این گزارش هم باشد.
[۳۹۳۴]
حاجیهخانم ملیحه خراسانی، مادر خانواده که در روزهای کرونایی به رحمت خدا رفت و پدر خانواده حسنیکارگر دو رکن اساسی برگزاری این مجالس بوده و هستند. آمادهسازی منزل و پذیرایی از میهمانان قرآنی و هزینههای برگزاری این مراسم در همه این سالها بر عهده این زوج قرآنی بوده است.
پدر هم یار مادر بوده است تا هیچ کمکهزینهای برای این جلسه دریافت نکنند و تماموکمال خادم قرآن باشند
مصطفی از عشق مادر به قرآن و صبری که در این مسیر داشته، متعجب است؛ مادری که با تلاش بسیار جلسه روز جمعه را پشتیبانی و از گسترش این جمع قرآنی در دیگر روزهای هفته هم استقبال کرده است. پدر هم یار مادر بوده است تا هیچ کمکهزینهای برای این جلسه دریافت نکنند و تماموکمال خادم قرآن باشند.
هیچ حرف یا کلامی نمیتواند تلاش این زوج را برای بلندکردن پرچم قرآن در خانهشان توصیف کند. پدر اکنون با اینکه تنهاست، دست از تلاش نکشیده و پذیرای میهمانانی است که از فاصله دور و نزدیک برای حضور در جمع قرآنی میآیند. میهمانان نیمهشب یا صبح زود یا چندروزه وقتی که بهانهاش قرآن باشد، برای این خانه کوچک عزیزند و صاحبخانه با روی باز از آنها استقبال میکند.
شهادت محسن مسئلهای نبود که حل شود. فقط خانواده با نبود پسر کوچک خانواده کنار آمدهاند و جایش را با قاب عکسهایی که همه در و دیوار خانه را گرفته است، پر کردهاند. محسن پسر قرآنی و بااستعدادی بود که خیلی زود موفقیتش در محافل قرآنی جهانی شد و در فاجعه منا در سال1394 به شهادت رسید، اما هنوز انگار در این جمع حاضر است.
هفتهای نیست که میهمانان محسن با ذکر یاد او در این مجلس حاضر نباشند؛ میهمانانی که بسیاری از آنها را خانواده حسنیکارگر نمیشناسند. مصطفی حسنیکارگر، استاد این جمع قرآنی، اکنون چند سالی است که مؤسسه قرآنی «انوار المصطفی العالمیه» را به ثبت رسانده است. جلسه روز جمعه برکتش به همه روزهای هفته نیز رسیده و دارالقرآن کوچک بولوار شهیدشوشتری تقریبا هرروز هفته پذیرای این جمعهای قرآنی است.